شادی بچه ها، بازی های نمایشی و آموزش

قطعا همگی ما می دانیم که بچه های شاد و خوشحال توانایی بهتری برای فراگیری و آموزش دارند. کودکان و نوجوانانی که شاد باشند، اعتماد به نفس بیشتری دارند و در مقابل مشکلات، هیجانات و تصمیم گیری ها بهتر ظاهر می شوند. یکی از بهترین وسایلی که با آن می توان بچه ها را شاد کرد، بازی است و بهترین فضا برای این کار، خانه است و فضای خانوادگی. چون بچه ها احساس امنیت بیشتری دارند. اما مهم این است هنگامی که ما با بچه ها بازی می کنیم به عنوان یک پدر یا مادر بازی نکنیم بلکه به اصطلاح با همان کودک درون مان به بازی بپردازیم تا بتوانیم همبازی خوبی باشیم. بچه ها در این حالت ما را به جمع خود می پذیرند و ما را بازی می دهند. در جمع راحت تر هستند و در نتیجه، بازی، شادتر و منعطف تر خواهد بود.

شاید باور نکنید اما در این حالت بچه ها از بازی سیر نمی شوند و حاضرند ساعت ها با ما بازی کنند. یادمان باشد شوخ طبعی و بازی های مَثَلنی بخشی از یک فضای شاد در یک بازی پرانرژی است.

در این میان «بازی های نمایشی» یا همان «بازی های مثلنی» بازی های هدفمندی هستند که می توان با آنها به کودکان و حتی نوجوانان آموزش داد. در بازی های نمایشی ما به راحتی می توانیم مسائل مهم تربیتی را بگنجانیم بدون آنکه آنها جبهه بگیرند و مخالفت کنند. حالا که فضا مهیاست در کنار شادی و حس خوشایندی که ایجاد شده می توانیم با «قصه بازی» و «قصه نمایش» با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. شخصیت های نمایشی که در بازی هستند می توانند خوب یا بد باشند. شخصیت های بد، شخصیت های کارامدتری برای بیان مسائلی هستند که به صورت مستقیم نمی توانیم آموزش دهیم. چون بچه ها با دستورات و امر و نهی مستقیم حاضر به انجام کار نیستند. اما اگر همان مسئله را شخصیت های بازی انجام دهند، بچه ها چون خود درگیر موضوع بوده اند و در غالب اشخاص نمایشی آن را درک کرده اند، در حافظه شان می ماند و از نتیجه آن بازی مهیج و شاد پند اخلاقی را هم دریافت می کنند. همانی موضوعی که اگر به صورت مستقیم می گفتیم یا انجام نمی دادند یا در صورت انجام، در ذهن شان باقی نمی ماند و تاثیرگذار نبود.

داود زارع

1402/6/18